خسته بال دل خسته ام پر از رنج و غم بال هایم افتاده
دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ
خسته بال
دل خسته ام
پر از رنج و غم
بال هایم افتاده
در این سرزمین تنها
دلتنگ آشنایی
گرمای دست تو
که بر سر و روی ام
نوازش کند
آرامم سازد
و به پرواز درآورد
دلم می خواهد
پر بگشایم
به سوی آسمان
رها شوم از این خستگی
و در آغوش مهری
به آرامش برسم
خسته بال
دل خسته ام
پر از رنج و غم
بال هایم افتاده
در این سرزمین تنها
دلتنگ آشنایی
گرمای دست تو
که بر سر و روی ام
نوازش کند
آرامم سازد
و به پرواز درآورد
دلم می خواهد
پر بگشایم
به سوی آسمان
رها شوم از این خستگی
و در آغوش مهری
به آرامش برسم
خسته بال
دل خسته ام
پر از رنج و غم
بال هایم افتاده
در این سرزمین تنها
دلتنگ آشنایی
گرمای دست تو
که بر سر و روی ام
نوازش کند
آرامم سازد
و به پرواز درآورد
دلم می خواهد
پر بگشایم
به سوی آسمان
رها شوم از این خستگی
و در آغوش مهری
به آرامش برسم