بگذر ز من ای دل ستم دیده ام
دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۳۱ ب.ظ
بگذر ز من ای دل ستمدیده ام
ز خون جگر، تا چه شود آینده امروزی که تو را بر دل آوردم
همان روز، بر خود نفرین خواندمتو را چه کنم ای عشق جانگداز
که بی تو، نتابم به لحظه ای بازدلم همچو آیینه است، صاف و پاک
تو را در دل خود، همیشه جا داکجدایی تو از من، دردی است بس
که بر روح افسرده ام، چون آتش است
توجه همگی لینک ها سالم است بعضی لینک ها قند شکن (و-ی پی-ان) میخواهد روشن کن
- ۰۳/۰۳/۲۱
