رویای من، تو ای زهره آسمان
چشمانت جلوه‌های حور جانان
لبانت آتشین چون آفتاب
موهایت جادوی شب پریشان

دل من در آن نگاهت طناب
جان من در آن لب‌های تو تاب
مهربانی تو نوری در جهان
لطف تو آرامش روح نهان

عشق تو آتشی است زنده و پایان
پاکی و مهر تو چون سایه در جان
هر چه هستم به تو وامدار هستم
با تو آرام و با تو پایدار هستم